قوانین و مقررات
قوانین قانون معمولاً به عنوان سیستمی از احکام شناخته میشود که از طریق موسسات اجتماعی یا دولتی ایجاد و الزام میشود تا رفتارها را تنظیم کند، با این حال تعریف دقیق قانون یک بحث طولانی است. قانون معمولاً به عنوان یک دانش و هنر عدالت توصیف میشود.
قوانین باید در جهت خواستههای مردم و نه هوس شاهان، زورگویان، مقامات نظامی، رهبران مذهبی یا حزب ها خود گماشته باشد. مردم در حکومت های مردم سالار مشتاق پیروی از قانون هستند، چرا که از قواعد و دستورهای خودشان اطاعت میکنند.
هنگامی که قانون توسط مردمی گذاشته میشود که باید از آن اطاعت کنند به نظر میرسد عدالت به بهترین نحو ممکن برقرار میشود. میزان آزادی یک جامعه را میتوان با درصد جمعیتی که زیر حاکمیت قوانین و مقررات و دانش هستند، سنجید.
برای مثال در انگلستان حتی ملکه نیز خود را فرا تر از قانون نمیبیند و برای به کرسی نشاندن حرف خود به دنبال راهکارهای قانونی میگردد.
برای حاکمیت قانون، یک دستگاه قدرتمند و مستقل قضایی لازم است که دارای اختیار، اقتدار، دارایی و اعتبار لازم جهت زیر پرسش بردن مقامات حکومتی و حتی سران عالیرتبه در برابر قوانین و دستورهای مملکتی باشد.
(لذا اهمیت تفکیک قوا که یادگار برجسته منتسکیو میباشد در اینجا مشخص میشود) از این رو قضات باید بسیار آموزش دیده، متبحر، مستقل و بیطرف و البته هنرمندانی ماهر باشند. هنر قاضی در نحوه تفسیر درست قوانین و اجرای مناسب آن نمایان خواهد شد.
البته آنان برای انجام وظیفه ضروری شان در نظام قانونی و قضایی و دانش باید به اصول مردم سالاری پایبند باشند. قوانین حکومت مردم سالار ممکن است سرچشمههای گوناگونی از قبیل: قانونهای اساسی مکتوب، مصوبات و قواعد، تعالیم مذهبی و اخلاقی و آداب و رسوم فرهنگی داشته باشند.
قوانین، بدون در نظر گرفتن منشاهایشان باید برای حفاظت از حقوق و دانش و آزادیهای مردم پیشبینیهای لازم را به عمل آورند:
از آن جا که شرط قانون و دانش ، حمایت یکسان از همگان است، نمیتواند تنها برای یک فرد یا گروه قابل اجرا باشد.
قانون مالیات های مستقیم
قانون تجارت ایران