آیا هزینه چیزی فراتر از یک اصطلاح حسابداری است ؟

بسلام خدمت همراهان عزیز با اینکه صاحبان کسب و کار و حسابداران با اصطلاح هزینه سر و کار دارند کمتر به جنبه های مختلف آن توجه کرده اند و صرفاً فقط به یک تعریف و طبقه بندی برای هزینه ها کفایت میکنند. در این مقاله ، اصطلاحات، مفاهیم و طبقه بندی های بهای تمام شده شناخته شده را که برای درک و انتقال اطلاعات حسابداری مدیریت و هزینه ضروری است و همچنین به موضوعات در برگیرنده اهمیت هزینه ها و تمایز آنها با سایر موارد مشابه و طبقه بندی آنها بصورت تخصصی یاد می گیریم . با ما همراه باشید.

سوالات این بخش که مورد توجه قرار می گیرد :

• آیا درک مفهوم هزینه مهم است ؟
•  آیا تا به حال به وجه تمایز بین هزینه، مخارج و زیان توجه کرده اید ؟
• آیا با اهمیت طبقه بندی هزینه آشنا هستید ؟
• هزینه ها بر چه اساسی طبقه بندی می کنند ؟

تعریف هزینه هزینه اصطلاح در حسابداری

هزینه، واژه ای پرکاربرد در انواع سازمان های تولیدی، غیرتولیدی، تجاری، خدماتی و خرده فروشی. فرآیند کارکردهای مدیریت شامل برنامه ریزی، کنترل، تصمیم گیری و همچنین هماهنگی است.

یکی از مهم ترین ورودی ها در تصمیم گیری مدیریتی، داده های هزینه است. تصمیم گیری مدیریتی فرآیند انتخاب از میان مسیرهای عمل جایگزین است. اگر جایگزینی وجود نداشته باشد، تصمیمی برای گرفتن وجود ندارد. قبل از انتقال موثر اطلاعات به دیگران، حسابداران مدیریت باید به وضوح تفاوت بین انواع مختلف هزینه ها، محاسبات و استفاده از آنها را درک کنند. مدیران موفق مطمئناً می دانند که این سطح هزینه نسبت به درآمد است که سودآوری کلی شرکت را تعیین می کند. انواع مختلفی از هزینه ها در شرایط مختلف استفاده می شود. بنابراین در هر فعالیت تجاری مربوط به کسب حداکثر سود از منابع موجود، برخی اطلاعات در مورد هزینه ضروری است. اولین قدم مهم در مطالعه حسابداری مدیریت، به دست آوردن درک درستی از انواع مختلف هزینه های متحمل شده توسط سازمان ها است.

هزینه مقداری است که با ارزش پولی جاری منابع اقتصادی که برای دستیابی به کالاها و خدمات از بین رفته یا از آنها صرف نظر می شود اندازه گیری می شود.

بهای تمام شده منعکس کننده یک معیار پولی از منابعی است که برای دستیابی به برخی از اهداف مانند به دست آوردن یک کالا یا خدمات تخصیص داده شده است. هزینه اندازه گیری پولی مقدار منابعی است که برای یک هدف هزینه استفاده می شود. بنابراین یک هدف یا هدف هزینه، هدفی است که در آن هزینه اندازه گیری می شود، یعنی فعالیت یا آیتمی است که برای آن اندازه گیری جداگانه ای از هزینه مورد نظر است.

به طور کلی هزینه، مقداری است که با ارزش پولی جاری منابع اقتصادی که برای دستیابی به کالاها و خدمات از بین رفته یا صرف نظر می شود، اندازه گیری می شود. منابع اقتصادی ممکن است با انتقال وجه نقد یا سایر اموال، انتشار سهام سرمایه، انجام خدمات یا افزایش بدهی ها از بین برود.

از تعریف فوق مشخص خواهد شد که سه ایده در مفهوم هزینه گنجانده شده است.

اول ، اساسی ترین فعالیت شرکت این است که هزینه استفاده از منابع را اندازه گیری می کند. منابع مورد استفاده در تولید کالاهای مشهود یا خدمات نامشهود عبارتند از مقادیر فیزیکی مواد، ساعات خدمات کار و مقادیری از خدمات دیگر.

دوم ، اندازه گیری هزینه به صورت پولی بیان می شود. پول مخرج مشترکی را فراهم می‌کند که اجازه می‌دهد مقدار منابع، که هرکدام بر اساس مقیاس خاص خود اندازه‌گیری می‌شوند (کیلوگرم مواد، ساعت‌های کار) جمع‌آوری شوند تا بتوان مقدار کل منابع مورد استفاده را تعیین کرد.

ثالثاً،  اندازه‌گیری هزینه همیشه به یک هدف مربوط می‌شود، یعنی به یک هدف هزینه. هدف هزینه فعالیت یا منبعی است که برای آن اندازه گیری جداگانه هزینه ها مورد نظر است. یک شی هزینه می تواند یک چیز باشد، مانند یک محصول یا دارایی، می تواند ارائه خدمات باشد، می تواند یک بخش باشد، مانند مرکز پارکت، یک بخش یا سایر واحدهای سازمانی، می تواند اجرای یک برنامه باشد. یا می تواند عملیات یک موجودیت باشد.

هدف هزینه فعالیت یا منبعی است که برای آن اندازه گیری جداگانه هزینه ها مورد نظر است.هزینه اصطلاح در حسابداری

بهای تمام شده ارزش دارایی هایی است که برای به دست آوردن سایر دارایی ها واگذار می شود، یا از دست می رود، یعنی بهای تمام شده قربانی شدن منابع است. هزینه ها هزینه هایی هستند که برای دوره حسابداری جاری قابل اعمال می باشند.

مخارج به معنای کاهش حقوق صاحبان سهام است که از عملیات یک تجارت در یک دوره حسابداری مشخص ناشی می شود.

زیان یک انقضای هزینه برنامه‌ریزی نشده است و وقتی دارایی‌ها در ازای هیچ واگذار می‌شوند، ارزش دارایی‌های واگذار شده به زیان تبدیل می‌شود. یک تعریف دقیق تر، استفاده از اصطلاح ضرر را محدود می کند و بیان می کند که انقضای هزینه که به نفع فعالیت های تولید درآمد یک شرکت نیست.

طبقه بندی هزینه های عمومی هزینه اصطلاح در حسابداری

 

طبقه بندی عبارت است از چیدمان اقلام هزینه در گروه های منطقی

طبقه بندی هزینه ها فرآیندی است که طی آن هزینه ها بر اساس برخی ویژگی های مشترک گروه بندی می شوند. طبقه بندی عبارت است از چیدمان اقلام بهای تمام شده در گروه های منطقی با توجه به ماهیت آنها (طبقه بندی موضوعی) یا هدف (طبقه بندی عینی) برای دستیابی و نیاز یک سازمان. طبقه بندی ذهنی برای نشان دادن ماهیت مخارج، به عنوان مثال، مواد، کار استفاده می شود. در حالی که طبقه بندی هدف مرکز هزینه یا واحد هزینه را نشان می دهد که هزینه ها باید در آنجا شارژ شوند. طبقه بندی هزینه برای توسعه داده های هزینه مورد نیاز است و هر طبقه بندی جنبه های مختلف فرآیند تصمیم گیری را روشن می کند.

 از طبقه بندی هزینه ها برای تعریف هزینه ها بر حسب روابط آنها با موارد زیر استفاده می شود:

•  ویژگی های طبیعی
• تغییرات در حجم / سطوح فعالیت.
•  قابلیت کشش محصول
• ارتباط با محصول یا دوره.
• ماهیت عملکردها.
• رابطه با دوره حسابداری
• زمان تعیین هزینه
•  ماهیت داده ها
•  ماهیت پیش بینی
• سیاست های مدیریتی.
• ارتباط مدیران با تصمیم گیری و تجزیه و تحلیل

طبقه بندی هزینه بر اساس ویژگی های طبیعی

طبقه‌بندی هزینه‌ها بر اساس ویژگی‌های طبیعی از این جهت مهم است که برای پاسخ به سؤالات مربوط به ارزش‌گذاری سهام، تصمیم‌گیری و کنترل فعالیت‌های سازمان، بهای تمام شده هر عنصری که وارد محصول می‌شود، ضروری است.

بر اساس این طبقه بندی هزینه ها به سه دسته تقسیم می شوند. یعنی هزینه های :

 مواد

 نیروی کار

 سایر هزینه ها.

مواد: مواد به عنوان اولین عنصر هزینه رتبه بندی می شوند زیرا بدون مواد برای کار بر روی هیچ چیزی نمی توان تولید کرد. تبدیل مواد در فرآیند تولید باعث افزایش سودمندی محصول نهایی می شود. مواد را می توان به

(الف)مواد مستقیم و

(ب) مواد غیر مستقیم تقسیم کرد.

نیروی کار: نیروی کار به عنوان دومین عنصر هزینه در نظر گرفته می شود زیرا بدون نیروی کار نمی توان شکل، شکل یا ماهیت ماده را تغییر داد تا سودمندی آن افزایش یابد.هزینه اصطلاح در حسابداری

این هزینه همچنین می تواند دو نوع باشد، (الف) کار مستقیم و (ب) کار غیر مستقیم .

دستمزدی که از نظر اقتصادی بتوان آن را با خروجی ردیابی کرد، به عنوان کار مستقیم شناخته می شود و از طرف دیگر، حقوق پرداختی به سرپرست، نظافتچی، نگهبان و مدیر تولید به عنوان کار/دستمزد غیرمستقیم تلقی می شود.

سایر هزینه‌ها: سایر هزینه‌های ساخت به عنوان عناصر سوم یعنی سایر هزینه‌ها طبقه‌بندی می‌شوند، زیرا، مگر اینکه هزینه‌های خاصی متحمل شوند، مواد نمی‌توانند توسط نیروی کار کار کنند. نمونه هایی از این نوع هزینه ها عبارتند از: ابزار باید تامین شود، نظارت باید اعمال شود، ماشین آلات باید نگهداری شود، محل کار باید تجهیز شود تا نیروی کار ممکن بر روی مواد اولیه تجهیز شده کار کند.

طبقه بندی بر اساس تغییرات در حجم/سطح فعالیت

در طی یک دوره، ممکن است مشاهده شود که هزینه خاصی با تغییرات مربوطه در برخی معیارهای فعالیت تغییر می کند. از این رو، هزینه ها بر اساس رفتارشان در رابطه با تغییرات در حجم خروجی (تولید) طبقه بندی می شوند، که سایرین، همانطور که نسبت به زمان متحمل می شوند، از نظر مقدار کمتر ثابت می مانند. حسابداران یک الگوی رفتار هزینه معین را با توجه به نحوه واکنش هزینه کل آن (به جای هزینه واحد) به تغییرات در یک اندازه گیری مرتبط از فعالیت توصیف می کنند.هزینه اصطلاح در حسابداری

بر این اساس هزینه ها به چهار دسته تقسیم می شوند

• ثابت،
• متغیر
• نیمه ثابت
• نیمه متغیر

هزینه های ثابت: هزینه ای که بلافاصله تحت تأثیر تغییرات محرک هزینه قرار نمی گیرد. فعالیت هایی که بر هزینه ها تأثیر می گذارند اغلب محرک هزینه نامیده می شوند. هزینه ثابت هزینه ای است که علیرغم تغییرات اغلب گسترده در تولید یا فعالیت، بدون تغییر باقی می ماند. بر اساس هر واحد، هزینه ثابت با تغییرات در سطح فعالیت معکوس متفاوت است. این بدان معناست که هزینه ثابت هر واحد با افزایش سطح فعالیت کاهش می یابد و با کاهش سطح فعالیت افزایش می یابد. اجاره ساختمان‌های یک سازمان، حقوق سرپرستان، مالیات بر املاک، نگهداری و تعمیرات ساختمان‌ها و محوطه‌ها، استهلاک (غیر از آنچه که در روش واحدهای تولیدی محاسبه می‌شود)، بیمه نمونه‌های خوبی از هزینه‌های ثابت هستند. هزینه های ثابت گاهی اوقات به عنوان “هزینه ظرفیت” نامیده می شود زیرا هزینه های ثابت معمولاً برای ایجاد تسهیلات انجام می شود.

به عبارتی هزینه ثابت هزینه ای است که علیرغم تغییرات اغلب گسترده در تولید یا فعالیت، بدون تغییر باقی می ماند.

رفتار هزینه ثابت موجود در جدول هزینه ثابت زیر را نشان می دهد جدول زیر نموداربالا نشان می دهد که هزینه ثابت کل بدون توجه به اینکه آیا فعالیت تغییر می کند، بدون تغییر باقی می ماند. زمانی که فعالیت دو یا سه برابر شود، از ۱۰۰ به ۲۰۰ تا ۳۰۰، کل هزینه ثابت در ۲۵۰۰۰ ثابت می ماند. با این حال، هزینه ثابت در هر واحد با تغییر فعالیت، سطح را تغییر می‌دهد. اگر سطح فعالیت ۲۰ واحد باشد، هزینه ثابت هر واحد به ترتیب به ۱۲۵۰ و ۲۵۰  کاهش می یابد. هزینه اصطلاح در حسابداری

از نظر جبری، نمودارهای هزینه ثابت با: y = a، جایی که; ‘y’ هزینه کل و ‘a’ هزینه ثابت است.

هزینه های متغیر: هزینه ای که به نسبت مستقیم با تغییرات محرک هزینه تغییر می کند. هزینه ای که در مجموع به نسبت مستقیم با تغییرات سطوح فعالیت متفاوت است، هزینه متغیر باید مقدار ثابتی در هر واحد باشد. هزینه مواد اولیه، دستمزد، کمیسیون فروش، استفاده از ماشین بر اساس اجاره نمونه‌های خوبی از هزینه‌های متغیر هستند، بنابراین، با تغییر فعالیت، هزینه متغیر کل متناسب با تغییرات فعالیت افزایش یا کاهش می‌یابد، اما هزینه متغیر واحد ثابت می‌ماند.

نمودار نشان می دهد که هزینه متغیر کل به تناسب با فعالیت افزایش می یابد. هنگامی که فعالیت از ۱۰۰ به ۲۰۰ واحد دو برابر می شود، هزینه متغیر کل دو برابر می شود، از ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ و غیره. با این حال، هزینه متغیر هر واحد با تغییرات فعالیت ثابت می ماند. هزینه متغیر مرتبط با هر واحد سطح فعالیت ۱۰۰ واحد، ۴۰۰ واحد یا ۷۰۰ واحد است.

هزینه مختلط: هزینه مختلط یک هزینه نیمه متغیر است (که گاهی اوقات به عنوان هزینه نیمه ثابت شناخته می شود) که دارای یک عنصر ثابت و متغیر است. بنابراین هزینه مختلط دارای یک جزء متغیر و یک جزء ثابت است. بر اساس هر واحد، هزینه مختلط نه به نسبت مستقیم با تغییرات در فعالیت نوسان می کند و نه با تغییرات در فعالیت ثابت می ماند. هزینه تلفن نمونه ای از هزینه مختلط یا نیمه متغیر است. این به این دلیل است که هزینه اجاره ثابت و هزینه متغیر به ازای هر واحد زمان تلفن استفاده شده در هر تماس دارد. این بدان معناست که کل هزینه تلفن ترکیبی از هزینه های ثابت و متغیر است. مثال خوب دیگری از هزینه مختلط برق است که من به عنوان یک شارژ ثابت (جزء ثابت) برای خدمات اولیه به اضافه نرخ اعلام شده برای هر کیلووات ساعت برق مصرفی (جزء متغیر) محاسبه کردم.

به عبارتی دیگر هزینه مختلط یک هزینه نیمه متغیر است (که گاهی اوقات به عنوان هزینه نیمه ثابت شناخته می شود) که دارای یک عنصر ثابت و متغیر است.

هزینه مرحله یا پله ای: هزینه پله ای به این دلیل نامیده می شود که هزینه به صورت پله ای (یا پرش) افزایش می یابد به طوری که در یک محدوده از خروجی هزینه ثابت باقی می ماند. یک مرحله می تواند متغیر یا ثابت باشد. هزینه های متغیر مرحله ای دارای گام های کوچک و هزینه های ثابت مرحله دارای گام های بزرگ هستند. مثلا؛ دستمزد کارکنان غذاخوری هزینه‌ها تا سطح معینی از تولید ثابت می‌شوند، اما فراتر از آن سطح، با افزایش تعداد کارگران برای پاسخگویی به افزایش تولید، یک عضو اضافی از کارکنان غذاخوری لازم است تا نیازهای کارگران اضافی را برآورده کند و در نتیجه دستمزد کارکنان غذاخوری تغییر کند.

نتیجه گیری

در نتیجه زمانی که هزینه‌های متغیر مرحله‌ای یا هزینه‌های ثابت مرحله‌ای وجود دارد، حسابداران باید محدوده خاصی از فعالیت را انتخاب کنند که به هزینه‌های متغیر مرحله‌ای به عنوان متغیر و هزینه‌های ثابت مرحله‌ای به عنوان ثابت تلقی کنند. و همچنین با توجه به اینکه اولین قدم مهم در مطالعه حسابداری مدیریت، دستیابی به درک انواع مختلف هزینه های متحمل شده توسط سازمان ها است. در اینجا سعی کردیم اصطلاحات، مفاهیم و طبقه بندی های بهای تمام شده شناخته شده را بگوییم که برای درک و انتقال اطلاعات حسابداری هزینه و مدیریت ضروری است. در ادامه سعی می کنیم بیشتر درباره طبقه بندی هزینه ها بحث کنیم با ما همراه باشید .