آیا پرداخت مالیات برای عموم وظیفه اجتماعی است ؟

باسلام خدمت علاقه مندان به مباحث حسابداری و مالیات همانطور که میدانید همه اشخاص صاحبان کسب و کارهای کوچک و بزرگ لازم است تکالیف مربوط به فعالیت خود را بدانند و در چارچوب قوانین مالیاتی تکالیف مربوط به خود را ارائه دهند و مالیات های متعلقه خود را در زمان های مشخص پرداخت کنند. زیرا  این وظیفه مدنی آنهاست. بسیاری معتقدند که از نظر اخلاقی موظف به اطاعت از قانون و پرداخت سهم خود هستند. اما با نزدیک شدن به روز موعد مالیات، بسیاری از این اشخاص از لایحه مالیات خود ناله می کنند و از ناعادلانه بودن آن شکایت می کنند.

بنابراین، چگونه باید بفهمیم که آیا پرداخت مالیات کار درستی است؟ شاید فلسفه سرنخ هایی داشته باشد؟

پرداخت مالیات یک وظیفه مدنی تلقی می شود، اگرچه انجام این کار نیز از الزامات قانون است. اگر مالیات خود را پرداخت نکنید، سازمان دولتی که بر مالیات ها نظارت می کند خدمات درآمد داخلی  از شما می خواهد که مالیات خود را بپردازید در غیر این صورت با مجازات هایی مانند جریمه یا زندان مواجه خواهید شد.

بسیاری از ما هرگز به قانون رضایت ندادیم. ما به سادگی اینجا به دنیا آمدیم. خروج از کشور پرهزینه خواهد بود و حتی شانس مهاجرت به تمایل کشور دیگری برای پذیرش ما بستگی دارد.

فواید مالیات برای عموم مالیات وظیفه اجتماعی برای عموم 

پول مالیات کمک می کند تا مطمئن شوید جاده هایی که در آن سفر می کنید ایمن و به خوبی نگهداری می شوند. مالیات برای کتابخانه های عمومی و پارک ها تامین می شود. مالیات ها همچنین برای تأمین مالی بسیاری از برنامه های دولتی که به فقرا و کم شانس ها کمک می کند و همچنین بسیاری از مدارس استفاده می شود!

اهمیت دریافت مالیات از مردم

از جمله دلایل دریافت مالیات از مردم، تقویت، توسعه و رشد اقتصادی دولت است. مالیات از مهم ترین منابع تأمین بودجه دولت است که نیاز به سرمایه گذاری و برنامه ریزی زیادی دارد. از مالیات برای برنامه های آموزشی، بهداشتی، زیر ساخت ها و ارائه خدمات به مردم است. دولت ها نیاز به درآمد دارند. مالیات وظیفه اجتماعی برای عموم 

امروزه دولت ها از ملیات به عنوان ابزاری برای تدوین سیاست های دولت که منتهی به توزیع عادلانه درآمد در جامعه شده و از سوی دیگر باعث از بین بردن فقر و فساد ناشی از افزایش ثروت های غیر مولد است. به طور کلی هدف دولت از دریافت مالیات رسین به رشد و توسعه اقتصادی و به دنبال ان حفظ منافع اقتصادی اجتماعی ئ سیاسی جامعه است.

نقش مالیات در تامین عدالت اجتماعی

مالیات ابزاری است برای توزیع عادلانه درآمد و ثروت کشور، که نقش تعدیل کننده ثروت در جامعه را دارد , مهم ترین عاملی که می تواند عدالت اجتماعی را محقق کند، مالیات است.
از آنجایی که مالیات یکی از مهمترین منابع تامین کننده درآمد دولتها محسوب می‌شود، می‌تواند تکیه گاه مطمئنی برای دستیابی به اهداف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی واقع شود.
مالیات در دوران معاصر ،به مثابه‌ ابزاری در جهت رشد اقتصادی به شمار می‌روند; زیرا «مالیات» نه تنها متضمن ایجاد در آمد دولت‌هاست، بلکه باید در راستای سیاست‌های مالی و پولی کشور وصول و هزینه شود، و یکی از مهم‌ترین هدف‌های وصول مالیات ، اصل تعدیل ثروت وگسترش عدالت اجتماعی است.مالیات،دولت را قادر می سازد که بر جریانات و مسائل اقتصادی کشور وافزایش درآمدها و ثروت ها نظارت و کنترل داشته واز رکود اقتصادی جلوگیری کند.
البته روشن است مالیات چون براساس درآمد تنظیم می گردد مانع از تمرکز ثروت و اندوخته های سرسام آور آن خواهد بود. به این جهت فاصله های طبقاتی را ترمیم و یا تعدیل می کند واز طرف دیگر موجب رونق اقتصادی خواهد بود. که در هر صورت دولت گام مفید و موثری در رساندن جامعه به عدالت اجتماعی برداشته است.
کارشناسان بر این باورند که درآمد پایدار دولت می‌تواند بیش از دیگر درآمدها تسریع در روند حرکت جامعه به سمت عدالت اجتماعی ایجاد کند.
گسترش تعهدات دولت در عرصه اقتصادی و اجتماعی و تلاش در جهت تحقق اهداف مهمی چون رشد اقتصادی، ثبات قیمت ها، افزایش اشتغال، بهبود تراز پرداخت ها ، توزیع عادلانه درآمد و تخصیص منابع تولید هزینه های دولت را با روند افزایشی روبرو ساخته است.درآمدهای مالیاتی نقش مهمی در منابع درآمدی کشور ایفا می کنند و اتکای دولت به این گونه از درآمدها حکایت از سلامت اقتصادی دارد.
مالیات یک نوع هزینه اجتماعی است که شهروندان بابت اعمال وظایف حاکمیتی دولت می پردازند. بی شک پرداخت مالیات همانقدر که برای سرمایه گذاری در بخش های تولید و گسترس عدالت اجتماعی نقش دارد، عدم تمکین به آن هم برای اقتصاد مشکل ساز و فاصله طبقاتی را افزایش می دهد. مالیات وظیفه اجتماعی برای عموم 

با توجه به میزان ضایعات دولت و کل بودجه آن، شهروندان می توانند فکر کنند که صورت حساب مالیاتی آنها بعید است که تفاوتی در خدماتی که دولت ارائه می دهد ایجاد کند. حتی اگر آنها با نحوه خرج کردن پول توسط دولت موافق باشند، ممکن است به این نتیجه برسند که دلیلی برای مشارکت ندارند. از این گذشته، ده هزار دلار یک نفر تعیین نمی کند که آیا ارتش می تواند مرزهای ملی را حفظ کند یا خیر.

متداول‌ترین استدلالی که دانشمندان برای اینکه چرا باید مالیات بپردازند، دفاع می‌کنند، وظیفه بازی جوانمردانه است. بازی جوانمردانه مفهوم متقابل است، این ایده که شما نباید از دیگران سوء استفاده کنید.

همانطور که فیلسوفانی مانند جورج کلوسکو استدلال می کنند، مردم از پرداخت مالیات همشهریان خود سود می برند.

آنها از جاده‌هایی که همه به آنها کمک می‌کنند، از آتش‌نشانی‌هایی که سرمایه‌گذاری می‌کنند، لذت می‌برند. آنها باید تاوان همشهریانی را که به آنها نفع رسانده اند را جبران کنند، درست مانند کاری که شما باید برای دوستی که شما را به فرودگاه می رساند، انجام دهید.

این ایده که ما باید مالیات شما را بپردازیم، زیرا افراد دیگر از پرداخت مالیات خود منتفع شده‌اند، از دیدگاه من، مبتنی بر دیدگاه نادرست محدودی از معنای ارضای وظایف متقابل است. تنها چیزی که عمل متقابل مستلزم آن است این است که باید به مردم برای کارهایی که انجام داده اند و به نفع ما است، غرامت پرداخت کرد.

درست همانطور که می‌توانیم با انجام کارهای دیگری که به نفعشان است به دوستی که به ما سفر می‌کند تا فرودگاه را بپردازیم – مثلاً شام دادن به آنها یا کمک به جابه‌جایی آنها – به همین ترتیب می‌توانیم با انجام کاری غیر از پرداخت مالیات به همشهریان خود بازپرداخت کنیم.

بسیاری از اقدامات به نفع هموطنان شماست که ممکن است هزینه آن را بپردازید – کاهش دستمزد برای انجام کارهای قانونی اختیاری برای کمک به محیط زیست، داوطلب شدن برای انجام تحقیقات سیاستگذاری، انتخاب شغل در خدمات عمومی به جای یک خط کاری با سود مالی بیشتر، و موارد دیگر. مالیات وظیفه اجتماعی برای عموم

اگر به اندازه کافی چنین اعمالی را انجام دهید، می توان استدلال کرد که هیچ وظیفه متقابلی برای پرداخت مالیات خود نخواهید داشت. شما قبلاً به اندازه کافی برای جبران خسارت همشهریان خود انجام داده اید.

چرا مالیات بپردازید

با توجه به این موضوع، بهترین استدلال برای پرداخت مالیات، همانطور که در مقاله خود بحث می کنم، «تواضع فکری» است. و معنی آن اینجاست.

ارضای این وظایف متقابل مستلزم جبران موفقیت آمیز هموطنانمان برای تمام بارهایی است که از جانب ما بر عهده گرفتند. همانطور که می توان تصور کرد، محاسبه سختی است.

دشوار است که بدانیم آیا به اندازه کافی انجام داده ایم یا خیر. اگر تصمیم به پرداخت مالیات نگیریم زیرا فکر می کنیم قبلاً به روش های دیگر به هموطنان خود بازپرداخت کرده ایم، در معرض خطر شدید اشتباه قرار می گیریم.

دریافت مالیات از اشخاص حقیقی و حقوقی است که باعث کاهش اختلاف طبقاتی و تأمین خدمات و نیازهای عمومی مردم در جامعه می شود. مردم اگر بدانند دولت برای انجام کارهای زیر ساختی در کشور نیاز به پول دارد که از راه دریافت مالیات تأمین می شود با میل و رغبت بیشتری اقدام به پرداخت مالیات می کنند. زیرساخت های که در کشور با استفاده از منابع درآمدی مالیاتی انجام می شود، شامل زیر ساخت های عمومی، راه سازی و حمل و نقل عمومی، سیستم های حقوق، امنیت عمومی کشور، سیستم سلامت قوای نظامی، تحقیقات علمی فرهنگی هنری است.

مالیات به عنوان جایگزین درآمدهای نفتی

یکی از دلایل عدم توجه دولت به سیستم دریافت مالیات در سال های گذشته، تکیه دولت بر درآمدهای نفتی است. در دورهای قبل دولت با فروش نفت منبع مالی خویس داشت که نیازی به دریافت مالیات های مختلف از مردم نبود و دریافت مالیات چالش پیش روی دولت های قبلی نبوده اما با افزایش تحریم ها و کاهش درآمدهای نفتی، کشور ایران هم به سمت و سوی دریافت مالیات از مردم سوق داده شد.

زیان ناشی از عدم پرداخت مالیات

اگر دولت از دریافت مالیات محروم شود، برای تأمین بودجه با بحران و مشکلات اقتصادی روبرو خواهد شد.

دولتی که توان تأمین منابع مالی خود را نداشته باشد، نظام اقتصادی فرو پاشیده ای خواهد داشت. در یک کشوری با نظام اقتصادی فروپاشیده، مردم هم خسران و ضرر زیادی خواهند کرد. فروپاشی و تزلزل نظام اقتصادی به ضرر همه مردم و دولت تمام خواهد شد. به طور مثال اگر شما تولید کننده باشید هر اندازه کالای مرغوب تولید کنید تا زمانی که خریداری برای کالایتان نداشته باشید، منفعت و سودی از تولید عایدتان نخواهد شد. زمانی که دولت نتواند به کارمندان خود حقوق پرداخت کند، بخش عمده ای از مردم توانایی خرید نداشته و قدرت مالی خود را از دست می دهند و این عدم خرید به ضرر همه اقشار جامعه تمام خواهد شد.

در صورتی که مردم مالیات پرداخت نکنند دولت توان حمایت از کسب و کارها را نداشته و فرصت های شغلی جدید از دست خواهد رفت. پرداخت مالیات به نوعی کمک به تولید و رونق اقتصادی در جامعه است و در شرایط رونق است که کسب و کارها توان رقابت داشته و و تاثیر مثبتی بر روی کسب و کارها می گذارد.

اصول دریافت مالیات

دو اصل مهمی که در جوامع مختلف برای دریافت مالیات وجود دارد، دو اصل فایده و اصل توانایی پرداخت است.

1. اصل فایده یعنی هر فرد به همان اندازه که که از خدمات دولتی استفاده می کند به همان اندازه نیز در تأمین خدمات از طربق پرداخت مالیات دخیل است.
2. اصل توانایی پرداخت بر این قاعده استوار است که هر شخص به میزانی که توانایی مالی که دارد باید در پرداخت مالیات مشارکت داشته باشد.